اگر فکر میکنیم با تنبیه و توبیخ چهارتا مدیر بساط هدایای چند صد میلیونی برچیده میشود سخت در اشتباهیم. این اتفاق ریشه در شعارها و رویاپردازیهای بیمورد ما دارد. از سالها قبل در تولدها بعد از باز شدن هدایا میخوانیم: «چرا ویلا ندادید... کنار دریا ندادید» یا مثلا به محض روبهرو شدن با هدایای ارزان قیمت میخوانیم: «این چی چیه آوردی، گندشو در آوردی» خیر سرمان میخواستیم با دهنده و گیرنده هدیه شوخی کنیم، غافل از اینکه این شعارها در آینده به باورهای ما تبدیل میشوند.
اتفاقا چند سال پیش در یکی از همین تولدهای خانوادگی دکتر صادق زیباکلام درباره خطر این ترانهها هشدار داده بود. او در حالی که همه در حال دست زدن و آواز خواندن بودند با صدای بلند گفت: «خانوما آقایون یه لحظه ساکت... توجه کنید لطفا...» بعد کلاه بوقی را از روی سرش برداشت، کمی عینک را روی صورتش جابهجا کرد و ادامه داد: «نباید ترانههایی بخونیم که قدرت اجرایی کردنشون رو نداریم. فرزندان ما این ترانهها رو به خاطر میسپارن.» متاسفانه در همین لحظه آهنگ «هیچ شبی مثل امشب نیست» شهرام پلی شد، همه آمدند وسط و فریادهای دکتر در میان همهمه جمعیت گم شد.
لذا لازم است از این به بعد حساسیت بیشتری روی ترانههایی که در مجالس مختلف زمزمه میکنیم به خرج دهیم تا در آینده با چنین ناهنجاریهایی مواجه نشویم. برخی از ترانههای خطرناکی که باید همین امروز فکری به حال آنها شود عبارتند از:
- بیا شمعا رو فوت کن، تا صد سال زنده باشی: برخی از مسئولان و صاحبمنصبان بدجوری این شعار را جدی گرفتهاند و حتی در آستانه عبور از حد و مرزهای در نظر گرفته شده در آن هستند.
- عروس چقدر قشنگه، ایشالا مبارکش باد: این را بدون بررسی حدودی چهره عروس برای همه عروس خانمها میخوانند. غافل از اینکه برخی از آنها چون برای اولین بار با چنین تفسیری مواجه میشوند به سرعت تغییر رفتار میدهند و اغلب در دادگاه به قاضی میگویند: «من اگه میدونستم چقدر قشنگم زن این نمیشدم.»
- ما که رفتیم آسیا....: مصرع دومش قابل اشاره نیست. نسل جوان با شنیدن این شعار به این باور میرسد که اگر روزی ترک وطن کرد، خیلی راحت خانواده، دوستان و هموطنانش را به فراموشی بسپارد و نسبت به سرنوشت آنها بیتفاوت باشد.
- دس دسی باباش میاد، صدای کفش پاش میاد: یعنی از همان دوران طفولیت این باور را در فرد ایجاد میکنیم که حتما قبل از آمدن پدرش صدای کفش او را میشنود. چه بسیار پدرهایی که وقتی با جوراب از حیاط وارد خانه شدند، جوان خود را در حالت تکان دهندهای دیدند و پردههای حیا فرو افتادند.
***
در محل ما یک خرازی قدیمی هست که دیگر تاریخ تولد همه اعضای خانواده را از حفظ شده. روز تولد پدر خودش یک جوراب با یک عرق گیر کادو میکند و روز تولد مادر یک جوراب با یک شانه سر. دستی میزنیم و تولدت مبارکی میخوانیم. خبری هم از گلایه بابت ویلا ندادن و کنار دریا ندادن نیست.
>> قانون/ امیر وفایی
*شما چه نظری دارید؟ آن را با ما و دیگران در میان بگذارید*
*با کلیک روی نماد RSS و ذخیرۀ آن، جدیدترین مطالب ما را آسانتر دنبال کنید*
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد